درس ارزش های دفاع مقدس

مختصری در باب آشنایی بیشتر با ارزش های دفاع مقدس

مختصری در باب آشنایی بیشتر با ارزش های دفاع مقدس

درس ارزش های دفاع مقدس

تقدیم به روح پر فتوح شهید دکتر سید محمد ابراهیم فقیهی
به کوشش دانشجویان اولین دوره برگزاری این درس در دانشگاه علوم پزشکی شیراز

۳ مطلب با موضوع «آشنایی با درس ارزش های دفاع مقدس» ثبت شده است

گرد اورنده: سپیده پارسامنش

 

 

 

 

 

موضوع : فیلم خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران

نویسنده: سحر بوستانی

 

 

 

موضوع : فیلم شهید آوینی اشنایی با ارزش های دفاع مقدس

نویسنده: سحر بوستانی

 

 

موضوع : فایل word توصیحات ارزش های دفاع مقدس

نویسنده: سحر بوستانی

دریافت

 

موضوع:آشنایی با درس

نویسنده:مهشید دولتخواهی

 

 

تا کنون رویکردهای مختلفی به دفاع مقدس وجود داشته است؛ ولی این رویکردها تا کنون نتوانسته اند رسالتی را که بر دوش این حادثه ملی و اجتماعی است، به انجام برسانند:
1. رویکرد الهی، ارزشی و حماسی؛ که از بدو انقلاب توسط همة مسئولان دلسوز نظام با محوریت حضرت امام خمینی(ره)، ظهور و بروز پیدا کرد. در ابتدای جنگ تحمیلی با بی توجهی به این رویکرد شاهد کاستی هایی در صحنه های جنگ بوده ایم که پس از ظهور و بروز این رویکرد در سال دوم جنگ توانستیم در مدت زمانی اندک بیشتر سرزمین های اشغال شده را از تصرف رژیم بعث عراق خارج نماییم. با توجه اساسی به این رویکرد در می یابیم که علت لقب تغییر نام پذیری «جنگ» تحت عنوان «دفاع مقدس» متائر از این رویکرد بوده است. تهییج عمومی مردم و شکل گیری بسیج مستضعفین و ورود نیروهای داوطلب و همچنین پدید آمدن روحیه شهادت طلبی و اسلام خواهی و همچنین غیرت دینی و ملی را تماماً می توان دستاورد های این رویکرد عظیم دانست. اساساً این نگرش و رویکرد انسان محوری، معنویت محوری و ارزش محوری بوده و به این که عملیات با موفقیت پیش رفته یا خیر توجهی نداشته است.
2. رویکرد گرایش تاریخ نگاری و تاریخ نویسی؛ که از دریچه های مختلف تاریخی، به جنگ پرداخته شده است و اکنون به شکل مکتوبات تاریخی خاطرات، تاریخ شفاهی و یا بازخوانی نوارهای ثبت و ضبط شده در دوران جنگ در اختیار عموم قرار گرفته است. این رویکرد با نگاه آینده نگری خوب و مناسب آقای محسن رضایی از دوران جنگ شروع شد؛ که ابتدا گروه هایی وارد صحنه نبرد شده و شروع به ثبت و ضبط کلیه جلسات و گفتگوهای فرماندهان و مدیران عالی و میانی و رده پایین جنگ و حتی نیروهای رزمنده در مناطق عملیاتی نمودند. البته باید اذعان داشت با اینکه این رویکرد با آینده نگری و ژرف نگری خوبی همراه بود اما این کار به سختی انجام می شد و همکاری مناسبی از طرف فرماندهان و نیروها با آنها نمی شد؛ چرا که بسیاری از آنان به نوعی متأثر از رویکرد الهی ارزشی بر این باور بودند که کار برای خدا این گفتگوها را ندارد.
این رویکرد در زمان بعد از جنگ با تلاش فراوان به دنبال این مهم بود که از لابلای مطالب گرد آوری شده، تاریخ جنگ را بنویسد و ارائه نماید؛ اما به دلیل تسلط دیدگاه انحصار گرایانه و توقیف به این اسناد و مدارک، این رویکرد نتوانست نمره قابل قبولی را برای حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس به دست آورد و نیز نتوانست پاسخگوی منتقدان خویش باشد.
3. رویکرد جغرافیایی و ناسیونالیستی؛ این گرایش گاهی ناسیونالیستی، قومی و منطقه ای و گاهی حتی سازمانی و گاهی هم خانوادگی بوده است. برگزاری مراسم های استانی و شهرستانی و کنگره ها از نوع منطقه ای و قومی بوده و برگزاری مراسم های مختلف ارتش و سپاه و بسیج و دیگر سازمان ها و نهادها از نوع سازمانی و هم چنین مراسم های سالگرد و یادواره های شهدا در مساجد و تکایا و مزارهای شهدا و منازل وابستگان با همة کمی و کاستی ها و از روی عشق و علاقه و ارزش مداری از نوع خانوادگی بوده است. از جمله نمادهای این رویکرد را می توان کنگره ها و یادواره های استانی و شهرستانی و همچنین گرد همائی های مختلف شب خاطره بوده است که البته این رویکرد غالباً با رویکرد ارزشی و فرهنگی همراه بوده است؛ اما کمتر جنبه ملی و کشوری داشته و گرایش زیادی به جغرافیا و ناسیونالیسم جغرافیایی و سازمانی داشته است.
4. رویکرد انتقادی و یا نقادی؛ این رویکرد در دوران بیست ساله گذشته وجود داشته است. نقد و انتقاد اساساً دو وجه دارد: یکی وجه تخریب کننده و منفی؛ دوم وجه سازنده و اصلاح گر. با یک نگاه اجمالی پی می بریم که متأسفانه منفی نگری بر بعد مثبت نگری رویکرد نقد و نقادی، تفوق داشته و نقد تخریبی آن از نقد سازنده اش بیشتر بوده است. تاکنون این رویکرد یک پایه و اساس منطقی نداشته و پایه و اساس آن بر مبنای حزب گرایی و اساسا تفکرات حزبی و در بعضی مواقع احساسی و عدم درک شرایط وقوع سوژه مورد نقد استوار بوده است. در یک نگاه روانشناسانه و فردگرا، این رویکرد بیشتر یا پاسخگوی عدم حضور در میادین نبرد بوده و یا منفعلانه با گرایشی متجددانه به مدرنیته بوده است؛ به عبارتی یا خواسته اند عدم حضور خود و همراهی نکردن با ملت را توجیه کنند و یا ژست روشنفکرانه بگیرند. در این رویکرد گاهی اوقات همة زیبایی ها و حماسه های خلق شده نادیده گرفته شده و تنها یک عیب و نقص را مورد توجه قرار می دهند.
5. رویکرد علمی و آکادمیک؛ این رویکرد اگر چه خیلی دیر شروع شده است، اما تئوری آن بیانگر این حقیقت است که جنگ مجموعة علوم و معارف را در خود نهفته دارد که توانسته است در همه کشورها اثر گذار باشد؛ و یا به عبارت دیگر توانسته است منشأ تحولات عظیمی در کشور باشد. باید گفت که جنگ گنجینه عظیمی از علوم و معارف است که باید استخراج، علمی و کاربردی شود و از طریق مؤسسات آموزشی و پژوهشی و آموزش عالی ترویج و توسعه پیدا کرده و در اختیار نسل ها قرار گیرد. این علوم در جنگ موفق معمولاً تولیدی و بومی بوده اند که توانسته است سر منشأ تغییر و تحولات اساسی شوند.
نکتة واسط در این بحث این است که علاوه بر مظلومیت دفاع مقدس و رزمندگان در تاریخ فعلی، دو مظلومیت مضاعف در این مقطع بعد از جنگ نیز به این ترتیب به چشم می خورد: الف. مدیریت عالی جنگ؛ به طوری که خیلی ها تصورشان بر این است که ما جنگ گستره ای داشته ایم، بدون حساب و کتاب. ما در واقع شمایی از جنگ سرخ پوستی را نمایش داده ایم اما به جای هورا کشیدن تکبیر گفته ایم! این تصور غافل از این است که در پشت سر جنگ مدیریت قوی و قدرتمندی در رأس نظام و نیروهای مسلح وجود داشته که با بهره گیری از علوم و متخصصان مختلف توانسته این اثرگذاری برجسته را داشته باشد. ب. علوم نهفته در جنگ؛ به طوری که باز هم عدة زیادی تصور می کنند که مجموعه افرادی بیکار و بی سواد و نا آشنا به علوم مختلف در جنگ بوده اند! به همین جهت جنگ را فارغ از علوم مختلف و رشته های مربوطه می دانند و می شناسند. در حالی که مدیریت عالی جنگ با بهره گیری از تمام علوم مرتبط یا به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم بهره گرفته تا توانسته است این موفقیت ها را نصیب ملت عزیز ایران کند. در ابعاد مختلف مهندسی، جغرافیا و پزشکی، روانشناسی و مدیریت و سایر رشته ها به عناوین مختلف نه تنها در جنگ اثر گذار بوده بلکه جنگ منهای هریک از این علوم، بسیار بی معنا جلوه می نماید.
هدف از درس آشنایی با دفاع مقدس
 با رویکرد تاریخی و احساسی و ارزشی به تنهایی نمی توان این پدیده بزرگ و مقاومت جانانه را به نسل های بعد، انتقال داد؛ همانگونه که در وضعیت بیست سال گذشته شاهد آن هستیم. بنابراین راز ماندگاری یک حادثه یا پدیدة اجتماعی و ملی در آن است که این حادثه و پدیده، به صورت علمی و کاربردی آموزشی شده و در مراکز مختلف آموزش داده شود؛ در این صورت است که اثر گذاران و خالقان ارزش های آن حادثه و یا اثر چه باشند و چه نباشند، پروسه انتقال به خودی خود صورت پذیرفته و نسل اندر نسل با عظمت و بزرگی پدیده آشنا می شوند و از آن طریق به معرفت های درونی یک رزمنده پی خواهند برد. نسل های ناآشنا و دور باید اول به بزرگی یک حادثه پی ببرند و سپس از این ره آورد به عظمت کار یک رزمنده پی خواهند برد.